عشق یک طرفه

زندگی،از تولد تا مرگ،فقط عشق بازیه

عشق یک طرفه

زندگی،از تولد تا مرگ،فقط عشق بازیه

آخرین بار!

آخرین باری که از ته دل برای رفتنت گریه کردم....

گفتی:تمامش کن....

از آن روز به احترامت چنان از ته دل میخندم

که گاهی فراموشم میشود رفته ای.....

ولی  تو حرفامو باور نکن .....

من همونی بودم که یه روز دوسش داشتی ولی...


راستی من  مثل همون وقت ها دوست دارم 



به چه میخندی تـو؟


به چه میخندی تـــــــــو؟
به مفهوم غم انگیز جدایــــــــــی؟
به چه چیـــز؟
به شکست دل من یا پیروزی خویـش؟
به چه میخنـــــــدی؟
به نگاهم که چه مستانه تو را باور کـرد ؟
یا به افسونگری حرفهایت که مرا سوخت و خاکستر کـرد ؟
به دل سادهی من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیســــــــــــــــــت ؟

خنده دار است بخنــــد ... 


بعد، بخند!

گاهی دفترت را باز کن بنویس زندگی زیباست!!
بعد، بخند!
یک خط پایین تر، بنویس یک نفر عاشقم ماندست هنوز!
بعد، بخند!
یا ادامه بده، بنویس، تا شقایق هست زندگی باید کرد
... بعد، بخند!

خنده دار نیست؟!

من هر شب به تو فکر میکنم وهمین خنده دارها را می نویسم
و بلند بلند می خندم

تو هم.....

به خنده های من بخند مثل روزگاری که دوستم میداشتی ... 
ولی حالا چی ...

نمی دونم گریه کنم یا بخندم ... این حال من هم خنده دار هست

راستی بدون ما، بدونه تو میگذرونیم ولی چطوریش رو خدا می دونه

همین...